خودپنداره شخصیتی مثبت خودپنداره Self-Concept نوعی خودشناسی، به معنای آگاهی فرد از خویش به منزله یک شخص یا به معنای ارزشیابی فرد از خویش است.(1) از جمله راههای تحقق چنین بینش و قضاوتی درباره خود، مشاهده رفتار، تفکر و نظرات دیگران درباره خویش است. انسان از این راه، خود و شخصیتش را از آیینه دید و قضاوت دیگران می بیند و از ابعاد و ویژگیهای شخصیتی خویش آگاه می شود؛ برای مثال، اگر ببیند همه اهل محل زندگی یا محل کارش، به وی احترام می گذارند و رفتار مناسبی با وی دارند، در خواهد یافت که شخصیت او در نظر آنان مثبت است. به همین سبب، او خود نیز خویشتن را مثبت خواهد دید. اما اگر چنین نشد و رفتار دیگران با او مناسب نبود و گاه با او درگیر شدند، در خواهد یافت که دیگران درباره شخصیت وی نظری مثبت ندارند و او را انسانی مثبت ارزیابی نمی کنند. بدین ترتیب، خود نیز شخصیت خویش را منفی ارزیابی می کند و نظری منفی درباره خویش خواهد یافت. چنین حالتی در افراد، همان «خودپنداره» آنان از خویش است.
 
«خودپنداره» از امور اساسی و پایه ای در شخصیت انسان است و بر موفقیت یا ناکامی او بسیار تأثیر می گذارد. به نظر می رسد فضای حاکم بر محیط پیرامون ما و رفتارها و باورهای افرادی که با آنان ارتباط داریم، در جهت دهی و شکل گیری شخصیت ما بسیار مؤثر است. به همین دلیل، انسان به این دیدگاها و قضاوت ها بیشتر بها می دهد و برای آن ارزش بسیاری قایل است؛ برای مثال، در یک جامعه دینی و اسلامی، دیدگاه و قضاوت دیگر مسلمانان و مؤمنان درباره انسان برای یک انسان مسلمان بسیار با اهمیت است. وقتی ما ببینیم دیگر مؤمنان برای ما اکرام و احترام قائل اند و اهانت و جسارتی به ما روا نمی دارند، در خواهیم یافت که مانزد آنان شخصیت و جایگاهی مثبت داریم. همچنین خواهیم فهمید که علت این اکرامها و احترامها، اعتقادات و تعبد ما به دین و آیین اسلام است که در رفتار ما ظهور و بروز یافته و دیگر مؤمنان آن را دریافته اند. البته خداوند دل آنان را با ما رئوف و مهربان کرده و این موجب احترام آنان به ما شده است.در روابط زناشویی نیز چنین است. حاصل عزت و احترام زن و مرد در روابط زناشویی به هم، شکل گیری خودپندارهای مثبت در آنها خواهد بود. آنان خواهند فهمید که هریک در نظر دیگری ارزشمند است.به همین دلیل، وقتی اصحاب پیامبر اسلام و امامان ما از آنان می پرسیدند که آیا از ما راضی هستید یا نه، اعلان رضایت آن بزرگواران موجب وجد و سرورشان می شد و پاسخ منفی ایشان سبب نگرانی شان؛ چراکه برای این گروه از مؤمنان، رضامندی، احترام و اکرام خداوند و اولیای الهی ارزشمند و مهم بود و به واقع موجب ایجاد و تقویت خودپنداره مثبت در آنان می شد.
 
نکته دیگری که در روایات بدان اشاره شده، این است که دید مثبت و شهادت به خوب بودن انسان از زبان انسان‌هایی که خود به خوبی و نیکی شهره اند، برای انسان بسیار مفید و کارساز است. این شهادت نه تنها در ساخت و تکامل شخصیتی وی مؤثر است، بلکه حتی خداوند نیز برای این نگاه و گواهی آنان درباره انسان، ارزش قایل است. امام جعفر صادق (علیه السلام) از شهادت و گواهی مؤمنان به خوبی و نیکی انسان مؤمن چنین ستایش فرمودند: (عن الصادق ؟ قال: کان فی بنی إسرائیل عابد فأوحى الله إلى داود انه مراء. قال : ثم أنه مات فلم یشهد جنازته داو . قال : فقام أربعون من بنی إسرائیل قالوا: اللهم إنا لا نعلم منه إلا خیرا وأنت أعلم به منا فاغفر له. قال : لا غسل، أتی أربعون غیر الأربعین وقالوا: اللهم إنا لا تعلم منه إلا خیرا وأنت أعلم به منا فاغفر له فلما وضع فی قبره، قام أربعون غیرهم قالوا: اللهم إنا لا نعلم منه إلا خیرا وأنت أعلم به ما فاغفر له. قال : فأوحى الله إلى داوود: ما منعک أن تصلى علیه؟ قال داود : الذی أخبرتنی. قال : فأوحى الله إلیه: أنه قد شهد قوم فاجزت شهادتهم وغفرت له ما علمت مما لا یعلمون )(2).
 
این مسئله چندان مهم و باارزش است که در سخنان رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت (علیهم السلام) به گونه های مختلف بر آن تأکید شده است. به همین دلیل، در سخنان رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت (علیهم السلام) ، در کتب روایی ما، بخشی با عنوان «باب استحباب شهادة أربعین أو خمسین أو أقل منهما للمؤمن بالخیر» یا «شهادة أربعین للمیت» وجود دارد. همچنین در کتب روایی از جمله دستوراتی که مناسب و مستحب است تا هنگام دفن میت مراعات شود شهادت مؤمنان بر باورهای درست میت و همچنین نوشتن برخی شهادات و امضاها بر روی کفن است. این مسئله اکنون به صورت سنتی حسنه میان مؤمنین رواج دارد. نقل شده است که برخی از علمای بزرگ، از جمله مرحوم مجلسی، توصیه فرمودند تا این دستورها، به ویژه شهادت دادن مؤمنان به ایمانشان و کتابت آن بر کفن ایشان، عمل شود.
 
همه اینها نشان دهنده آن است که نظر مثبت و منفی دیگران درباره انسان یا اکرام و احترام آنان برای وی بسیار مهم است و هرچه دیگران جایگاه والاتری داشته باشند، این قضیه جدی تر خواهد بود.
 
در روابط زناشویی نیز چنین است. حاصل عزت و احترام زن و مرد در روابط زناشویی به هم، شکل گیری خودپندارهای مثبت در آنها خواهد بود. آنان خواهند فهمید که هریک در نظر دیگری ارزشمند است. در نتیجه، او نیز در پی جبران بر می آید و حاصل رفتار او نیز، شکل گیری خودپندارهای مثبت در دیگری خواهد بود. شکل گیری چنین شخصیتی با خودپندارهای مثبت، پایه و اساس بسیاری از برخوردها و رفتارهای مفید و سازنده در محیط خانواده است.
 
پی‌نوشت‌ها:
  1. علی اکبر شعاری نژاد، فرهنگ علوم رفتاری، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵
  2. ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۱۶۹؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۷۹، ص۹۱؛ میرزاحسین النوری الطبرسی، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۶۰۷
منبع: همسران شایسته، اسد الله طوسی، چاپ اول، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله)، قم ۱۳۹۱